پانزدهم رجب، سالروز وفات جانسوز بانوي صبر و استقامت، حضرت زينب عليهاالسلام را تسليت و تعزيت عرض مينماييم
چرا پيامبر او را زينب ناميد؟
در پنجم جماديالاولي سال پنجم يا ششم هجرت خانهي نبوت با بىقرارى تمام در انتظار مولودى بود كه تا چند لحظهي ديگر پاى به اين جهان مىنهاد. پس از آن كه لحظهي فرخنده فرا رسيد، خبر مسرتبخش آن منتشر شد و عطر خوش اين ولادت كوچههاى مدينه را فرا گرفت. رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله) پس از تبريك و تهنيت، نام او را زينب گذاشت تا به اين وسيله خاطرهي دختر مرحومهاش زينب را كه كمى قبل از ولادت اين كودك، جهان را بدرود گفته بود زنده نگاه دارد. او بعدها در كسب فضايل و مناقب و كمالات انسانى زبانزد عام و خاص گشت؛ به حدى كه براى او بيش از 60 لقب ذكر شده است. برخى از اين القاب عبارتند از: نائبه الزهراء، مليكه النساء، سيده العقايل، فصيحه، بليغه، كامله، عابده، فاضله، عارفه، صابره و عظيمه بلواها.
«او گنجينههاي علم و اصول حكمت را از پيامبر رحمت به ارث برده است. در بلند مرتبه بودن همّت و صبر در سختيهاى خستهكننده و طاقتفرسا سرّ پدرش بود. (يعنى اوصاف پدرش در او نهان بود).
استقامت و ثبات زينب از استقامت و ثبات پدرش خبر مىدهد، گويا در وجود او تمام كرامتها [و صفات پسنديده] حضرت على عليهالسلام وجود دارد. در صبر و شكيبايى بر مصيبتها آن چنان بود كه نزديك است از عجايب شمرده شود.»
آن بانوى بزرگ كه در دوران زندگى خود با حوادث و مصائب بزرگى مواجه شده بود، در نيمهي رجب سال 62 هجرى در سن 56 سالگى با كولهبارى از غم و اندوه، دنياى فانى را وداع گفت و به ديار حق شتافت.
از آنجا كه شخصيت حضرت زينب عليهاالسلام با واژهي صبر و استقامت در برابر مصائب و سختيها قرين است، او را ام المصائب و ام العزائم ناميدهاند.
قهرمان صبر
زينب كبري (عليهاالسلام)، پيامآور خون شهداي كربلا و همراه امام حسين (عليهالسلام) در نهضت خونين عاشوراست. حضرت زينب (س)، دختر اميرالمۆمنين (عليهالسلام) و فاطمهي زهرا (سلام الله عليها) در سال پنجم هجري، روز 5 جماديالاولي در مدينه، پس از امام حسين (عليهالسلام) به دنيا آمد.
امام حسين (عليهالسلام) به هنگام ديدار، به احترامشان از جا برميخاستند. زينب كبري (عليهاالسلام)، از جدّشان رسول خدا (ص) و پدرشان اميرالمۆمنين و مادرشان فاطمهي زهرا (عليهمالسلام) حديث روايت كردهاند.
اين بانوي بزرگ داراي قوت قلب، فصاحت زبان، شجاعت، زهد و ورع، عفاف و شهامت فوقالعاده بود؛ وقتي امام حسين (عليهالسلام)، پس از امتناع از بيعت با يزيد، از مدينه به قصد مكه خارج شدند، حضرت زينب (عليهاالسلام) نيز با دو فرزند خويش همراه ايشان گشتند.
مرحوم سپهر، سيرهنويس معروف ميگويد: در مراتب فضل زينب كبري (سلام الله عليها) سخن بسيار است: ... در صبر و شكيبايي چنان بود كه همگان را متحيّر ميساخت. اگر اندكي از سنگينيِ مصايب او، بر دوش كوهها و آسمان و زمين قرار گيرد، آنها را متلاشي ميكند. به راستي از آغاز آفرينش انسان تاكنون زني به بردباري، ايثار و شجاعت او ديده نشده است
در طول نهضت عاشورا، نقش فداكاريهاي عظيم حضرت زينب (عليهاالسلام)، بسيار مشاهده ميگردد. او سرپرست كاروان اسيران اهل بيت، مراقبتكننده از امام زينالعابدين (عليهالسلام) و افشاگر ستمگريهاي اموي با خطبههاي آتشين خود بود. پس از عاشورا و در سفر اسارت، در كوفه و دمشق، خطابههاي آتشيني ايراد كرد و رمز بقاي حماسهي كربلا و بيداري مردم گشت. پس از بازگشت به مدينه نيز در مجالـس ذكـري كه براي شهـداي كربلا داشت، به سخنوري و افـشـاگـري ميپرداخت. صبر و بردباري آن حضرت تا بدان جا بود كه ايشان به قهرمان صبر مشهور شدند.
گوشهاي از خطابهي آتشين زينب كبري (عليهاالسلام) كه در نهايت شجاعت در مجلس يزيد، در شام ايراد گرديد، چنين است: «... آنچه امروز غنيمت ميداني، فردا براي تو غرامت است و آنچه را از پيش فرستادهاي، خواهي يافت؛ خدا بر بندگان ستم روا ندارد، به او شكوه ميكنم و بر او اعتماد ميجويم؛ پس هر نيرنگي كه داري بكن و هر تلاشي كه ميتواني بنما و هر كوششي كه داري به كار گير، به خدا سوگند نميتواني ياد ما را محو كني و سروش ما را بميراني، و به جلال ما هرگز نخواهي رسيد و لكهي ننگ اين ستم را از دامن خود نتواني شست؛ رأي و تدبير تو سست و زمان دولت تو اندك و جمعيت تو به پريشاني خواهد كشيد، در آن روز كه هاتفي فرياد زند: الا لعنة الله علي القوم الظالمين ...»